شهرعشق من
باید ببینمت ! چرا که روی نوار قلبی ام پیوسته نام تو بود و پزشک نیز بر آخرین نسخه ام . . . تو را تجویز کرده است ! ! ! بیا ، تا دیر نشده .
محبوب من بیا .....
کنم هر شب دعایی کز دلم بیرون رود مهرش ولی آهسته می گویم الهی بی اثر باشد. کنم هر شب برای مهر او گریه که شاید بشنود دردم ولی آهسته می گویم الهی بی خبر باشد کنم هر شب تلاشی تا که نندیشم به او و عشق سوزانش ولی آهسته می گویم الهی بی ثمر باشد کنم هر شب دعایی تا که شب بگذرد و سوزم بمیرد ولی آهسته می گویم الهی بی سحر باشد
به شب سلام، که آغوش شب پناه من است
چقدر سخته تمام اعضای بدنت بخواهند حرف بزنند اما ندانند چه می خواهند بگویند... و چقدر سخت تر است که بدانی میخواهی چه بگویی ولی دیگر کسی نباشد...
قرار نبود چشماي من خيس بشه قرار نبود هر چی قرار نیست بشه قرار نبود دیدنت ارزوم شه قرار نبود که اینجوری تموم شه قرار نبود منتظرت بمونم قرار نبود بری و برنگردی از اولش کناره من نبودی آخرشم کاره خودت رو کردی
مـَــن .. طَعـــم شیرین یافتن را در طَعم تلــخ از دَستــــ ـــ ـ دادن یافتــَـم و در این میان سَهم من تنهـــــا یک یادَتـــ ـــ ـ به خیر ساده بود .. |
About
سلام امیدوارم وبلاگم مورد پسند شما عزیزان واقع بشه.... نظر یادتون نره... باتشکر مدیروبلاگ Archivesبهمن 1390تير 1390 خرداد 1390 AuthorsPariLinks
از زبان یک... تبادل لینک هوشمند LinkDump
کیت اگزوز ریموت دار برقی Categories
داستان
کاربران آنلاین:
بازدیدها :
Alternative content |